تحلیلی از عقده گشایی متنی و کامنتی سایت انتخاب علیه طلایه دار بصیرت دوران؛ آیت الله مصباح یزدی
سایت موسوم به انتخاب در روز 14 خرداد مطلبی توهین آمیز نسبت به آیت الله مصباح منتشر کرد که این توهین را در کامنت های خود تکمیل نمود. مطلب ذیل مختصری است جواب گونه به شیطنت این سایت.
مقدمه :
1 -روزنامه انتخاب و فرجام او
سالهای اوایل دوره اصلاحات بود که روزنامه «انتخاب» از سوی دفتر تبلیغات اسلامی(نه سازمان تبلیغات) وابسته به حوه علمیه قم منتشر شد. آن روزها برایم عجیب بود یک روزنامه از حوزه علمیه قم همسو با جریان اصلاحات و دوم خرداد ، علیه آرمانهای نظام منتشر می شود.
بالاخره این روزنامه با تز «نو اندیشی دینی» به همان راهی رفت وبه همان نقطه ای رسید که اسلاف و اخلافش در روزنامه های نشاط و جامعه و طوس و... رفتند و رسیدند.
2-فقیهی و اهل او
سایت انتخاب «به اصطلاح» ته مانده ای از روزنامه انتخاب است. روزنامه ای که با مدیریت محمدمهدی فقیهی، قائم مقام وقت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و مدیر مسئولی طه هاشمی نماینده مردم قم در مجلس منتشر شد.
سایت انتخاب الان بواسطه پسر فقیهی- مصطفی فقیهی- اداره شده و الحق که نشان داده خلف خوبی برای پدر به اصطلاح « نواندیش» خود و شاگرد ممتازی در روشهای موذیانه ی توهین و تخریب است.
عقده گشایی به سبک انتخاب
روش این سایت در عقده گشایی ها مسبوق به سابقه است و نمونه های آن را با عناوین مختلف در دوران بعد فتنه 88 در سایت هایی امثال «آیندگان»- وابسته به مهدی هاشمی- به وفور می شد پیدا نمود.
جواب اجمالی در مورداتهام سکوت علامه مصباح و عدم مبارزات او
این که آیت الله مصباح فعالیت مبارزاتی نداشت از همان تهمتهایی است که زیاده خواهان دست دوم وپادویی همچون (ع-م) و ... برای لاپوشانی کارهای سخیف خود منتشر میکردند وسهم خواهان دست اول با گفتار یا با سکوت خود برآن صحه می گذاشتند تا ردی از خود در تاریخ تهمت پراکنی ها به جا نگذارند و عملا گناه انتشار چنین گفتارهایی به گردن همان عوامل پادوی بیچاره ای میافتاد که از انقلاب چیزی جز سهمی نمی خواستند.
به نظرم می آید یک بخش بندی در نوع مبارزات لازم است تا حقایق روشن تر شود.
مبارزات قبل از انقلاب چند بخش بود ، افرادی در راه مبارزه جان خود را از دست دادند مانند نواب صفوی ،غفاری و اندرزگو. عده ای تبعید ویا زندانی شدند که بسیاری از مبارزین اینچنین بودند حتی امام خامنه ای نیز دوران زندان و تبعید داشته اند.در این گروه در بردارنده طیف وسیعی ازافراد بود که ازانقلابیون ناب تا افراد فرصت طلب ، احساسی و یا ماجراجو و از روحانی همچون آیت الله مکارم شیرازی و مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی تا غیر روحانی همچون شهید رجایی و از اسلام خواهان تا نهضت آزادی ها وتوده ای ها و... را در برمی گرفت. افرادی همچون شیخ علی تهرانی و حسنعلی منتظری و مهدی کروبی تا افرادی همچون هاشمی رفسنجانی نیز در این دسته مبارزین بوده اند.
گروهی نیز در بخش دیگری از انقلاب فعالیت می کردند و آن بخش ایدئولوژیکی و ترویج مبانی انقلاب بود که علی رغم اهمیت بالای آن رژیم شاه حساسیت بالایی نسبت به آن نشان نمی داد در این گروه می توان از علامه شهید مطهری نام برد که در سوابق مبارزاتی ایشان زندان و تبعید نمی بینیم و این نکته درکتاب هاشمی رفسنجانی(عبور از بحران) هم بیان شده است. این در حالی است که هیچ کس در انقلابی بودن شهید مطهری تشکیک ننموده است وبه همین صورت شاید منظور مخفی کسانی که اتهام عدم انقلابی بودن را بر علامه مصباح وارد می کنند همین نکته باشد که پاسخ خودشان را خود داده اند زیرا انتشار نشریه بر ضد رژیم در اوج خفقان چه معنی ای می تواند داشته باشد؟
با تقسیم بالا حتما این نکته را متوجه شدیم که سوابق مبارزاتی به تنهایی بیانگر سلامت فکری و عملی آن مبارز درآینده نیست ونمونه های این افراد در انقلاب بسیارند از کسانی که خون به دل امام خمینی کرده و یا در ایام جنگ امام خمینی را از رادیوی عراق به فحش و ناسزا می گرفت و... و تا فتنه گرانی چون کروبی که بعد از سی سال از انقلاب اسلامی ، زهر خود را بر بدنه نظام اسلامی ریخت.
پس به اصطلاح طلبگی میان سوابق مبارزاتی و وارستگی و صحت وسلامت فکری و عملی شخص ، نسبت عموم وخصوص مطلق بر قرار است یعنی هر مبارزی ، انسان وارسته ای نیست ولی هر انسان وارسته ای در برابر استبداد و طاغوت مبارزه می نماید.
از طرف دیگرمیان مبارزه و جنگ مسلحانه و زندان نیزعموم وخصوص مطلق جاری است یعنی درست است که هر انسان وارسته ای با ظلم واستبداد مبارزه می کند ولی هر مبارزه ای که جنگ مسلحانه یا زندان رفتن نیست. اگر چنین باشد بسیاری از علمای بزرگ ما وارسته نبودند چون مبارز نبودند چون سلاح به دست نگرفتند و چون زندان نرفتند .نمونه های بسیاری را می توان از میرزای شیرازی صاحب فتوای تنباکو تا آیت الله بروجردی بزرگ مرجع واحیاگر حوزه علمیه قم و یا علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان نام برد که هیچ کدام سلاح به دست نگرفتند و سابقه زندان نداشتند ولی هیچ کس منکر اثر گذاری این بزرگواران در حفظ شریعت مقدسه در جدال با دشمنان اسلام نیست.
چه کسی می تواند منکر اثرگذاری شهید مطهری در جریان انقلاب باشد؟ پس آیا می توان او را شخصی عافیت طلب دانست که با دور نگاه داشتن خود از انقلابیون و مخفی سازی و ... بدون سوابق زندان و ... خود را جزو انقلابیون قلمداد می کند؟
با این تفاصیل روشن می شود که تصور باطل تهمت پراکنان چقدر سخیف است ودر مقابل چه افتخاری بالاتر از این می تواند باشد که بزرگ مبارز انقلاب و شاگرد خالص امام خمینی یعنی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای که علم انقلاب را در دست گرفته و نیابت بر حق حضرت حجت (عج) را بر دوش کشیده و موید به عنایات حضرتش گشته است چنان توصیفاتی والا در وصف علامه مصباح یزدی بیاورد که در اوصاف کمتر کسانی چنین الفاظی را به کار می برند.آیا این برای تهمت پراکنان کافی نیست؟
اما ... علامه محمدتقی مصباح از همان ابتدا علیرغم اینکه همانند علمایی همچون علامه محمدتقی جعفری بدون قبول مسئولیت در بدنه نظام ، مباحث علمی و تدریس را ترجیح می داد اما بعد از شهادت شهید مطهری ، بار سنگین ایدئولوژی انقلاب اسلامی را به دوش کشید و به ترویج ایدئولوژی های مستدل و محکم اسلام و انقلاب اسلامی روی آورد. (این امر در گفته های رهبر انقلاب فراوان به چشم می خورد که آیت الله مصباح جای خالی شهید مطهری و علامه طباطبایی را پر نموده است.)
طبیعی است که چنین شخصیت ممتاز فکری که بالاترین فهم ایدلوژیک را از انقلاب و نظام اسلامی دارد و همچون علامه جعفری بدون ورود به عرصه اجرایی کشور -و احتمال درگیری در فسادهای دستگاهها و غوطه خوردن در محبت جاه و مقام و فتنه فرزندان و توصیه بگیران- مانند یک ناظر آگاه و تیزبین با رصد دقیق خود ،تمامی کاستی ها و انحرافات و کژی ها در فکر و عمل مدعیان وعاملین در عرصه های اجرایی را تذکر می دهد و چه بسیار افرادی که از رهگذر روشنگری این عالم روشن ضمیر وبه تعبیر رهبر انقلاب شخصیت«دارای علم و هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه و هم صفا»، به خطای خود پی برده و از آن خطا برگشتند.
ایشان در عرصه آگاهی بخشی و تذکر نسبت به انحرافات انقلاب همانند یک بازوی قوی برای ولی فقیه عمل نموده به نحوی که چنین تعاریف والا و پرمعنایی از سوی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را در مورد هیچ شخصیت دیگری در طول دورانهای انقلاب نمی توان یافت.
اما اینکه چرا این سایت چنین توهینی -آن هم در سالروز رحلت امام خمینی که عرصه های خبری معمولا با کاهش فعالیت خبری بخاطر تعطیلی و یا درگیربودن به پوشش اخبار مراسم سالگرد رحلت حضرت امام و15 خرداد هستند- کرده است جای تامل دارد:
از آنجا که روش و منش هر دو شخصیت چه در زمینه علم و عمل و چه در زمینه های شخصی وخانوادگی بر همه روشن است و نیاز به باز گویی -آن هم در روز رحلت امام خمینی ندارد- آنچه که می توان در جواب چنین خناسی هایی بیان نمود به اجمال چنین است:
اغراضی که در مقایسه علامه مصباح و هاشمی رفسنجانی می توان برشمرد
1- استفاده از پتانسیل طرفداران طرفین برای تخریب همدیگر و سیاست انگلیسی «اختلاف بیانداز و حکومت کن» به این نحو که نویسنده ی این خبر حتی اگر کوچکترین جستجویی می کرد پی می برد که هاشمی رفسنجانی خودش جواب اینها را خواه نا خواه داده است. بخشی از جمله هاشمی رفسنجانی این است:
«نشریه بعثت بیشتر جنبه سیاسی و پرخاش گری و افشاگری داشت و نشریه انقام جنبه ایدئولوژیکی آن قوی بود که شاید بر اساسا احساس چنین نیازی پس از بعثت منتشر شد.بعثت را من اداره می کردم و انتقام را آقای مصباح.»
پس نویسنده بی نام! سایت انتخاب نمی خواهد این بیان هاشمی رفسنجانی را بیاورد بلکه هاشمی باید همان را بگوید که«انتخاب» انتخاب می کند. واین چیزی نیست جز همان نفاق.
از طرفی بیان علامه مصباح که گفته : «پس از انقلاب برخی از همین افراد به پست های مهمی در نظام دست پیدا کردند و اکنون نیز منتظر فرصت هستند» در طول قرون به زبانهای مختلف برای حقیقت جویان معنا شده است و برای شیعه ی علوی چیز غریبی نیست . از همان زمان که پیامبر رحلت نمودند تا همین دوران که امام رحلت نمودند. بسیار دیدیم که برخی افراد کم بهره علمی _حتی از مقدماتی ترین مباحث حوزوی_ بلند شدند وادعای خنده داراجتهاد نمودند و حکم های بلاعزل از مرحوم حضرت امام رو می کردند که چه و چه (موضوع به نحوی مبتذل شده بود که تا مدتها ورد زبان و موضوع خنده محافل دوستانه شده بود)
2- برون ریزی عقده های درونی با قلم با پشتیبانی لجستیکی! از کامنت های موافق قلم نویسنده.
3- امید به اثر گذاری بر بخشی و لو ناچیز از مخاطبین نا آگاه از وضعیت امور.
4- بهره بردن از تاکتیک این روزهای اپوزیسیون درمانده برای رهبر نامیدن خود یعنی توهین بیشتر= طرفدار بیشتر= دست بالا در رهبری فکری و عملی اپوزیسیون.
لینک مرتبط :
اسناد مبارزاتی آیت الله مصباح یزدی در ساواک
مصباح یزدی، اظهارات هاشمی را به خودش گرفت/ پاسخ تلویحی مصباح به هاشمی